بزرگنمايي:

عصر قم - طرح های نظارتی مسئولان مقابله با شیوع کرونا در قم به شکل جدی دنبال می شود و نشانه اصلی آن، کاهش چشمگیر آمار مراجعات کرونایی به مراکز درمانی استانی است که در دو هفته گذشته خود را نشان داده است.
علاوه بر طرح ممنوعیت تردد شبانه در قم، شاهد نظارت مناسبی نیز روی مراکز تجمعات هستیم. در روزهای گذشته آماری خیره کننده از سوی فرماندار قم اعلام شد که در آن اکثر نانوایی های قم پروتکل های اعلامی از سوی ستاد ملی مقابله با کرونا را اجرا نمی کنند.
این آمار اگر از سوی فرماندار هم ارایه نمی شد باز هم مردم قم به خوبی شاهد این جریان بودند که نانوایی های قم به سختی در مقابل این پروتکل های واکنش نشان می دهند و علاقه خاصی به استفاده ماسک چه از سوی خود و چه از سوی مشتریانشان نداشتند.
امروز صبح به یکی از نانوایی های قم مراجعه کردیم. حسن که چند سالی است به جای پدر مرحومش امورات نانوایی را می گرداند بسیار مستاصل شده بود. صبح به مرکز بهداشت رفته بود و شاکی از اینکه به او ابلاغ شده است فردا باید نانوایی اش را تعطیل کند چون قرار است پس از پخت امروزش نانوایی اش را پلمب کنند.
پیش از آنکه سوالی از نظارت ها از او بپرسم مکالمه او و کارگران نانوایی را می شنیدم و در حین همین سوال و جواب ها پاسخ بسیاری از سوالاتم را دریافتم. حسن به شاطر جوان می گفت که مامور بهداشت چند بار به نانوایی ما آمده است؟ چون مدعی بود که برای سومین باری است که تذکر عدم استفاده از ماسک داده. شاطر هم گفت همان دوبار آمد و در همان دو بار هم به او گفتم که ماسک زدن برای ما کار سختی است. او هم چیزی بیشتر نگفت و رفت.
شاطر دوم هم گفت که آنها واقعا نمیدانند که نمی شود ماسک زد؟ چگونه پای تنور با این گرما ماسک بزنیم؟ من که نمیزنم. حوصله اش را هم ندارم. آن روز هم که آمد به او ماسک آویزان شده از میخ های دیواری را نشان دادم و گفتم که ماسک دارم و الان نزدم.او هم متوجه شد که اصلا اهل ماسک زدن نیستم.
حسن هم به او گفت که چاره ای نیست و باید همه ماسک بزنند. تازه گفته است که چرا مردم و مشتریان ات هم ماسک ندارند. به من چه ماسک ندارند. مگر می توانم به آنها بگویم ماسک بزنید. صبح اول صبح بنده خدا برای یک قرص نان با چشم خواب آلود به نانوایی می آید، حالا بخاطر یک ماسک به او نان ندهم و دراین سرمای استخوان سوز او را بفرستم دنبال ماسک؟ مگر تاکسی ها بدون ماسک ها را سوار نمی کنند و بانک ها بدون ماسک کار مردم را انجام نمی دهند؟ هر کسی دوست دارد بدون ماسک می آید و می رود.
حسن به من رو کرد و گفت ببینید شما که اهل رسانه هستید این مسایل را به آنها بگویید که مردم آزاری کار خوبی نیست. بین من و مردم نیم متر فاصله است. مردم هم با کارتخوان پولشان را می دهند شاطرها هم حالشان خوب است و تماس خاصی باهم ندارند و حداقل نیم متر فاصله باهم دارند و با مردم هم که حداقل 4 متر فاصله دارند. دیگر لب تنور با این گرما چه کسی حال ماسک زدن دارد. خفه می شوند. مگر میشود ماسک زد.
از او پرسیدم که قرار مغازه ات را پلمب کنند؟ گفت برای دومین بار است که به دلیل عدم رعایت پروتکل ها مغازه را پلمب می کنند. نمیدانم چکار کنم. از طرفی حرف آنها درست است از طرفی هم شاطرها ماسک نمی زنند. خودتان همین الان می بینید که آنها به شدت از ماسک زدن طفره می روند. راستش من خیلی از نانوایی ها دیده ام که ماسک می زنند ولی نمیدانم شاطرهای ما سخت به ماسک زدن تن می دهند. یک بار هم که به آنها زیادی اصرار کردم گفتند که از فردا نمی آییم. سر سیاه زمستان هم مگر میشود به این راحتی شاطر خوب پیدا کرد؟
خلاصه این وسط همه کاسه ها و کوزه ها بر سر من شکسته می شود. از طرفی اصناف و بهداشت و از طرفی شاطرها و مشتریانی که اصلا حاضر به ماسک زدن نیستند. برخی از مشتریان به شکلی با من حرف میزنند که جرات نمی کنم به آنها اصرار کنم. واقعا هم کسی که برای جان خودش ارزشی قائل نیست و در یک محل سربسته 20 نفره ماسک نمیزند، حرف من برای او ارزشی دارد؟ بارها به مردم اخطار دادیم، خط کشیدیم، مردم را به بیرون از نانوایی بردیم و... ولی چیزی تغییر نکرد. واقعا نمیدانم چه کنم؟
حرف دل این نانوا حرف دل بسیاری از اصنافی است که این روزها با مشکلاتی این چنین مواجه هستند. مشکلاتی که مردم را هم درگیر کرده است. این مساله یک سر خوب دارد و آن هم تشدید بی وقفه نظارت ها است و یک طرف هم اسیر شدن مردمی که تنها نانوایی سنگک محله شان تا چند روز باید تعطیل باشد و تازه باز هم بشود همان آش و همان کاسه است.
حسن می گوید که برای شاطرهای خوب مشکلی ندارد که من هم تعطیل باشم، می روند یک جای دیگر کار می کنند و فقط در اینجا من و مردم اهل محل گرفتار می شویم. به نظرم اگر به مسئولان بگویید که در این بین حرف ما را هم بشوند مناسب است. نانوایی کاری است که با کم شدن یک نیرو کل جریان کار از دست می رود.
انتهای پیام