عصر قم
شرح دعای روز دوازدهم ماه رمضان/ درس امروز: قناعت، کلید آسایش است
يکشنبه 5 ارديبهشت 1400 - 08:45:21
عصر قم - حجت‌الاسلام هادی عباسی خراسانی در ادامه سلسله مباحث تفسیر دعای روز مبارک رمضان گفت: در دعای روز دوازدهم ماه مبارک رمضان می‎خوانیم که اللَّهُمَّ زَیِّنِّی فِیهِ بِالسِّتْرِ وَ الْعَفَافِ وَ اسْتُرْنِی فِیهِ بِلِبَاسِ الْقُنُوعِ وَ الْکَفَافِ وَ احْمِلْنِی فِیهِ عَلَی الْعَدْلِ وَ الْإِنْصَافِ وَ آمِنِّی فِیهِ مِنْ کُلِّ مَا أَخَافُ بِعِصْمَتِکَ یَا عِصْمَهَ الْخَائِفِینَ؛ یعنی خدایا مرا در این ماه به پوشش و پاکدامنی بیارای،و به لباس قناعت و اکتفا به اندازه حاجت بپوشان‏ و بر عدالت و انصاف وادارم نما و مرا در این ماه از هرچه می‌‏ترسم ایمنی ده،به نگهداری‏ات ای نگهدارنده‏ هراسندگان.
وی افزود: در اولین فراز دعای روز دوازدهم ماه مبارک رمضان، «اللَّهُمَّ زَیِّنِّی فِیهِ بِالسِّتْرِ وَ الْعَفَافِاز» از خداوند می‌خواهیم به دو چیز ما را بیاراید و زینت دهد: ستر و عفاف؛ یعنی عیب‌پوشی و پاکدامنی. ستر و عفاف دو زینت بزرگ هستند؛ زیرا اگر این دو صفت نباشند، عیب‌ها و اسرار برملا می‌شود و باطن‌ها آشکار می‌گردد.
این استاد حوزه تصریح کرد: ستر به معنای پوشش است و منظور این است که شخص گناهان یا عیوب دیگران را می‌پوشاند، بعضی عیوب و اسرار دیگران را برملا می‌کنند، خداوند ستار است و انسان هم باید ستار باشد و نباید هرچیزی را برملا کند؛ خداوند «ستار العیوب» است و تا زمانی که بنده پرده‌دری نکند و عفت و پاکدامنی بورزد، حضرت حق عیوب و خطاهایش را می‌پوشاند و آبروی مؤمن را نمی‌برد.
وی گفت: روایت شده‌است که خداوند برای هر بنده از بندگانش چهل پرده قرار داده است؛ هرگاه شخص گناه کبیره مرتکب شود، یک پرده پاره می‌شود و اگر توبه کرد باز به حالت اول برمی‌گردد؛ اگر گناه کبیره‌ای بعد از گناه اول مرتکب شد، یک پرده دیگر پاره می‌شود؛ وقتی بنده بر گناه ، اصرار ورزید و سبب پاره شدن این پرده‌ها شد، فرشتگان خطاب به خداوند می‌گویند: خداوندا! بنده تو تمام پرده‌های خود را پاره کرد؛ خطاب می‌رسد او را با بال‌های خود بپوشانید؛ اما وقتی در معصیت طغیان کرد، خطاب می‌سد که بال‌های خود را از او بردارید و در این هنگام است که انسان رسوا می‌شود و باطنش برای دیگران نیز آشکار می‌گردد. (کافی، ج3، ص381).
عباسی خراسانی تصریح کرد: بنابراین خداوند تا زمانی آبروی بنده‌اش را حفظ می‌کند و خطاهایش را می‌پوشاند که بنده عفت و پاکدامنی بورزد و اصرار بر گناه نداشته‌باشد؛ کسانی که اهل پاکدامنی‌اند، اول اهل پوشش و ستر هستند و خطاها و عیوب دیگران را برملا نمی‌کنند؛ پاکدامنی بدون پوشش و پوشش بدون پاکدامنی نمی‌شود.
وی گفت: امام علی -علیه السلام- می‌فرمایند: عَلَیْکَ بِالْعَفَافِ فَانَّهُ افْضَلُ شِیَمِ الْاشْرَافِ (شرح غررالحکم، ج 4، ص 293.)؛ بر تو باد بر عفاف که عفاف بهترین اخلاق انسان‌های بزرگ است و نیز می‌فرمایند: عَلَیْکَ بِالْعِفَّهِ فَإِنَّهَا نِعْمَ الْقَرِین ( تصنیف غرر الحکم و درر الکلم 256 العفه ..... ص : 255)؛ بر تو باد به عفت که به درستی برترین دوست است؛ از امام باقر -علیه السلام- روایت شده‌است که می‌فرمایند: بالاترین جهاد در راه خدا و رسیدن به مقامی برتر از شهدا، عفت شکم و شهوت است (الکافی 2 79 باب العفه ..... ص : 79).
این استاد حوزه خاطرنشان کرد: بنابر آن‌چه در روایات آمده‌است، می‌توان گفت عفت به معنای پاک‌دامنی و خودداری نفس از گناه و پرهیز از افراط در شهوات می‌باشد که سبب آن حیا است (قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ(ع):سبب العفه الحیاء [غررالحکم، ص257].) عفت در خانم‌ها و زنان به خاطر لطافت و ظرافت خاص آن‌ها و مسئولیت حساسی که در خانواده و جامعه دارند، اهمیت بیش‌تری دارد؛ به همین دلیل از نظر اسلام، زنان هرچه‌قدر رفتار عفیفانه‌تری داشته‌باشند، ارزش بیش‌تر و زندگی موفق‌تری خواهند داشت.
وی عنوان کرد: در فراز دوم «وَ اسْتُرْنِی فِیهِ بِلِبَاسِ الْقُنُوعِ وَ الْکَفَافِ» از خداوند می‌خواهیم ما را با دو چیز بپوشاند؛ لباس قناعت و کفاف؛ قناعت از ماده قنع، به معنای اکتفا کردن است به اندک از آن‌چه مورد نیاز انسان است؛ به عبارتی دیگر انسان قانع به آن‌چه خداوند روزی او کرده‌است راضی است اگرچه اندک باشد و چشم به اندوخته دیگران ندارد و بیش از حد نیاز طلب نمی‌کند.
وی ادامه داد: قناعت آثار مادی و معنوی بسیاری دارد؛ یکی از آثار قناعت عزت و سربلندی در جامعه است؛ انسان قانع عزت نفس دارد و هیچ گاه خود را در برابر دیگران با خواهش‌های خود خوار و ذلیل نمی‌کند؛ ولی کسی که به دست دیگران چشم دوخته، خود را ذلیل و اسیر مردم ساخته و دیگران با دیده‌ حقارت به او می نگرند؛ امام علی علیه السلام می‌فرمایند : بالقَناعَهِ یکونُ العِزُّ ؛ با قناعت است ، که عزّت به دست می‌‏آید.
این کارشناس حوزوی عنوان کرد: بیش‌تر انسان‌ها راحتی و آسایش را در زیادی مال می‌جویند در حالی‌که خود ثروت باعث نگرانی و تشویش خاطر می‌گردد. آسایش و راحتی حقیقی در فزونی مال نیست، بلکه در بی‌توجهی به مال است؛ امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ می فرمایند: « و لا کَنزَ أغنَی مِنَ القَناعَهِ، و لا مالَ أذهَبُ لِلفَاقَهِ مِنَ الرِّضی بِالقُوتِ. وَ مَنِ اقتَصَرَ عَلی بُلغَهِ الکَفافِ فَقَدِ انتَظَمَ الرَّاحَهَ، و تَبَوَّأ خفض الدَّعَهِ و الرَّغبَهُ مِفتاحُ النَّصَبِ، و مَطِیَّهُ التَّعَبِ ؛هیچ گنجی بی نیاز کننده‎تر از قناعت و هیچ مالی در فقرزدایی، از بین برنده‎تر از رضایت دادن به روزی نیست و کسی که به اندازه کفایت از دنیا بهره مند باشد به آسایش دست یابد، و آسوده خاطر گردد، در حالی که دنیاپرستی کلید دشواری، و مرکب رنج و گرفتاری است. (نهج البلاغه، حکمت 371).
وی گفت: انسان بی‌نیازی را دوست دارد و از فقر بی‌زار است؛ به همین دلیل به دنبال جمع مال می‌رود تا حوائجش را رفع کند و دست نیاز به سوی کسی دراز نکند؛ اما در واقع هرچه انسان بهره بیش‌تری از این امور داشته‌باشد، دایره حوائجش گسترده‌تر می‌شود و همواره خود را نیازمند می‌بیند. تنها چیزی که انسان را بی‌نیاز می‌گرداند، قناعت است، چنانچه امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ می‌فرمایند : «القناعَهُ مالٌ لا یَنفَدُ؛3 قناعت ، ثروتی است پایان ناپذیر.(نهج البلاغه، حکمت 57)
استاد حوزه بیان کرد: کفاف صفت دیگری است که در این فراز از دعا از خداوند طلب می‌کنیم؛ کفاف در حد نیاز است و بیش‌تر از آن موجب حرص و طمع می‌شود؛ قناعت از سوی انسان صورت می‌گیرد؛ اما کفاف از طرف خداوند است؛ باری تعالی به اندازه نیاز به همه انسان‌ها روزی عطا نموده‌است تا بوسیله آن بتوانند با عزت و سربلندی زندگی کنند؛.
وی ادامه داد: در روایت است که روزی رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم به شترچرانی گذر کرد؛ کسی را فرستاد تا از او شیر بخواهد. شتربان گفت: «آن چه در پستان شتران است، صبحانه ی قبیله است آن چه در ظرف هاست شام ایشان» رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: «خدا مال و فرزندانش را زیاد کن!» سپس گذشتند و به گوسفندچرانی رسیدند و کسی را فرستادند تا از او شیر بگیرد؛ چوپان گوسفندها را دوشید و هرچه در ظرف داشت، در ظرف پیامبر ریخت و گوسفندی هم برای حضرت فرستاد و عرض کرد: «همین اندازه نزدما بود، اگر بیشتر هم بخواهید، به شما می دهم» حضرت دعا کرد: «خدایا او را به قدر کفاف روزی عنایت کن!» یکی از اصحاب عرض کرد: «یا رسول اللّه! برای کسی که جواب رد داد، دعایی فرمودی که همه آن را دوست داریم و برای کسی که حاجتت را روا کرد، دعایی فرمودی که همه ناخوش داریم.» پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در پاسخ فرمود: آنچه کم باشد و کفایت کند، بهتر است از اندوخته ی فراوانی که دل را مشغول دارد.
این استاد حوزه خاطرنشان کرد: در سومین فراز از دعا «وَ احْمِلْنِی فِیهِ عَلَی الْعَدْلِ وَ الْإِنْصَافِ» از خدا می‌خواهیم ما را با به عدل و انصاف وا دارد؛ عدل در لغت به معنای قرار دادن هرچیزی در جای خودش است؛ بنابراین هرگونه تجاوز از حد خود به حقوق دیگران بر خلاف عدل است؛ خداوند در قرآن می‌فرماید: إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْاحْسَنِ وَ إِیتَای ذِی الْقُرْبیَ‏ وَ یَنْهَی‏ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنکَرِ وَ الْبَغْیِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُون(نحل، 90)؛ خداوند به عدل و احسان و بخشش به نزدیکان فرمان می‏دهد و از فحشا و منکر و ستم، نهی می‏کند خداوند به شما اندرز می‏دهد، شاید متذکّر شوید.
وی گفت: رسولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله : مَن عامَلَ النّاسَ فلَم یَظلِمْهُم ، وَحَدَّثَهُم فلَم یَکذِبْهُم ، ووَعَدَهُم فلَم یُخلِفْهُم ، فَهُو مِمَّن کَمُلَت مُروءَتُهُ ، وظَهَرَت عَدالَتُهُ ، ووَجَبَت اُخُوَّتُهُ ، وحَرُمَت غِیبَتُهُ ؛ پیامبر خدا صلی الله علیه وآله : هرکه در رفتار خود با مردم به ایشان ستم نکند و هرگاه با آنان سخن بگوید ، دروغ نگوید و چون وعده‏شان دهد ، خلف وعده نکند ، انسانیتش کامل و عدالتش آشکار و دوستیش لازم و غیبتش حرام است .(میزان الحکمه)
عباسی خراسانی یادآورشد: انصاف آن است منافع دیگران را بر منافع خود ترجیح دهیم و آن‌ها را بر خود مقدم بداریم؛ چنان‌چه از امام صادق -علیه السلام- روایت شده‌است که: کمترین حقی که برادر مؤمن بر ما دارد آن است که آن‌چه برای خود می‌پسندیم برای او هم بخواهیم.(بحار الأنوار، ج1، ص235). انصاف بالاتر از عدل است؛ چنان‌چه امام علی -علیه السلام- می‌فرمایند: أعدَلُ النّاسِ مَن أنصَفَ عَن قُوَّهٍ ؛ امام علی علیه السلام : عادلترین مردم ، کسی است که با داشتن قدرت ، انصاف ورزد.
وی گفت: در فراز چهارم دعا می‌گوییم «وَ آمِنِّی فِیهِ مِنْ کُلِّ مَا أَخَافُ» خداوندا! در این ماه مرا از هرچه باعث ترسم می‌شود، در امان بدار؛ انسان در طول زندگی همیشه با اتفاقات و وقایعی روبرو است که موجب ترس و نگران انسان می‌شود؛ بشر همواره از ابتدای تاریخ تا به امروز به دنبال راهی برای رسیدن به آرامش و رهایی از ترس‌ها و اضطراب‌ها است. علت روی آوردن جوانان اعتیاد، عرفان‌های نوظهور و... همه برای رهایی از نگرانی‌ها و رسیدن به آرامش است؛غافل از آن‌که آرامش واقعی در این‌ها نیست.
استاد حوزه تصریح کرد: هدف ارسال رسل و انزال کتب این بوده‌است که خداوند راه حقیقی رسیدن به آرامش را به بشر نشان دهد. تنها راه امن و آرامش بخش ایمان به خدا است. و تنها یاد خدا است که قلب‌ انسان را آرام و مطمئم می‌کند؛ اَلا بِذِکْرِ اللّه تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب (رعد، 28). امام علی علیه السلام می‌فرماید: ذِکرُ اللَّهِ جَلاءُ الصُّدورِ وطُمأنِینَهُ القُلوبِ؛ یاد خدا سینه‌‏ها را صیقل می‌‏دهد و دلها را آرامش می‌‏بخشد .
وی در پایان خاطرنشان کرد: در بخش پایانی دعا می‌گوییم «بِعِصْمَتِکَ یَا عِصْمَهَ الْخَائِفِینَ» به عصمت خودت ای نگهدارنده هراسان! متعلق همه این خواسته‌ها عصمت است و این‌ها باعث عصمت و حفظ انسان می‌شود.
انتهای پیام

http://www.Qom-Online.ir/fa/News/291413/شرح-دعای-روز-دوازدهم-ماه-رمضان--درس-امروز--قناعت،-کلید-آسایش-است
بستن   چاپ